DIABOLIK F.R.I.E.N.D.S

سلام سلام سلام اینجا یه وبه درمورد فیلم و سریال و کتاب و انیمه و از اینجور چیزا ^_^ زیاد فاز مشخصی نداره:| لطفا برامون کامنت بزارید همه چی تو این وب پیدا میشه چیزی هم نبود بگید میاریمش ^_^

اوپنینگ خادم سیاه فصل اول

جمعه, ۲۷ فروردين ۱۴۰۰، ۰۴:۵۰ ب.ظ

کنیچیوا مینا سان! دایجوبو؟

اوپنینگ فصل اول خادم سیاه رو اوردم با معنی بفرمایید ادامه ^_^ 

در این سیاه و سفیدی بی رنگ 

در این تک فامی یکدیگر را دیدیم 

به دردی که کشیدم اعتماد میکنم

که تو را سالم نگه خواهد داشت

باد پائیز چه نابخشنده است

مثل زخم هایی که ردشان روی بدنم باقی مانده 

لمس سردت که به آن اعتماد دارم

احساس میکنم مرا اشاره میکند

من ذوب میشدم و دور میشدم

اما تو با دلسوزی مرا از خودم نجات دادی

بازی ای که انجامش میدهیم سرنوشت است

که با بوسه ای تک فام اغاز میشود 

به هر حال من به گشتن ادامه میدهم

به دنبال قطره ای از عشق

به چشمانت نگاه میکنم

چشمانی که حتی یکبار هم نگریسته اند

آنها داستانی ماورای زمان میگویند

و اگر بشود می خواهم پایانش را بشنوم

لایه ای از درد مرا پوشانده است

پنهان شده در شب

با هم پیدایش خواهیم کرد

زیر نور ماه

چندین شب عاشقانه منتظر بیدار شدنت بوده ام؟

من فهمیدم 

که چگونه قلب درد کشیده ات را ببینم

من نیاز دارم که تو کنارم باشی

بدون تو تنفس را فراموش میکنم

در نگاهت زندانی میشوم 

اما حالا میفهمم که هیچ گرمایی نداشته

اکنون تمام قوانین تغییر میکنند

اما متنفرم از اینکه چگونه با یک بوسه دروغ میگویی

تمنا میکنم مرا تنها نگذار

به قلب و روحم رنگ بده

مرا با لالایی به خواب میبری

دروغ هایی که همیشه باورشان داشتم

پس در رویا هایم برایم قصه ای تعریف کن

انقدر گیج شده ام که مغزم را از دست داده ام

همانگونه که چشمانم را میبندم به نرمی نجوا میدهد

تمام گمشده ها را میابم

تقاصش لبخندت بود

در زیر نور ماه

من ذوب میشدم و دور میشدم

اما تو مرا با دلسوزی از خودم نجات دادی

بازی ای که انجامش میدهیم سرنوشت است

که با بوسه ای تک فام آغاز میشود

به هر حال من به گشتن ادامه میدهم

به دنبال قطره ای از عشق

به چشمانت نگاه میکنم

چشمانی که حتی یکبار هم نگریسته اند

آنها داستانی ماورای زمان میگویند

و اگر بشود می خواهم پایانش را بشنوم

لایه ای از درد مرا پوشانده 

خواسته ات در تاریکی

در روز همچون طلوع میدرخشد

صبحی تقریبا تازه

پس دوباره بپردازش

با حرارت

بوسه با ترس بر روی لبهایم

پنهان گشته در شب پیدایش خواهیم کرد

آخرین شب من در زیر نور ماه

 

خب تموم شد 

تا پشت بعد جانه!

 

 

 

  • Sherlocka1985

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی